شاهپور دولتشاهی وکیل دادگستری
جلسه ساعت 15:20 هشتم دی ماه با حضور چشمگیر همکاران و خصوصاً اساتید مدعو، استاد دکتر ناصر کاتوزیان و دکتر محمد محمدی گرگانی شروع شد. در ابتدا بیانیۀ هیأت مدیرۀ کانون مرکز در بزرگداشت نلسون ماندلا قرائت شد. سپس آقای دکتر افتخار جهرمی ریاست محترم کانون مطالبی را در وصف اقدامات ماندلا بیان نمودند. بیانات ایشان از آموزههای مسیح (ع) در باب مفهوم و مبنای «راستی» و «عدالت» شروع شد و تعاریفی از «عدالت» و «سعادت اجتماعی» ارائه نمود بدین تعریف کلی که: «عدالت همان سعادت اجتماعیست که نظام اجتماعی ضامن آن باشد، همچنانکه افلاطون «عدالت» را با «سعادت» قیاس نموده است..
در ساعت 15:40 با دعوت از استاد کاتوزیان، ایشان در میان تشویقهای ممتد حاضران به جایگاه رفتند و با این جملۀ پرمعنا بحث را آغاز نمودند :
«در وصف ماندلا بسیار گفته اند و بسیار شنیده ایم. اما آنچه مهم است اینکه ما چه میتوانیم از ماندلا بیاموزیم؟»
و در ادامه فرمودند: برخی دیگر از رهبران سیاسی جهان که نامشان به دیکتاتور شهرت یافت نظیر قذافی نیز، در ابتدا مبارز و آزادیخواه بودند اما همینکه به قدرت رسیدند و طعم آنرا چشیدند، از آرمانهای خود دست شسته و رفته رفته به دیکتاتورهائی زورگو و مستبد یا جنایتکار تبدیل شدند. وجه تمایز ماندلا که او نیز از رهبران مبارز و آزادیخواه بود، با آن رهبران دیگر همین نکته بود که ماندلا پس از نیل به اهداف آزادیخواهانۀ خود و رسیدن به قدرت سیاسی، از آن نه برای حکم فرمائی و اعمال قدرت، که برای خدمت به جامعۀ خویش و بشریت استفاده نمود. اندکی بعد نیز قدرت را به جامعه واگذار نمود و خود را از رهبری سیاسی بازنشسته نمود. راهیکه قذافی پیمود، او را به تباهی رساند و راهی که ماندلا پیمود او را به جاودانگی!
این خصائص که بسیاری قبل از ماندلا ، در مولا علی (ع) سراغ داشتیم، از رهبری سیاسی، یک خادم بشریت میسازد چنانکه آن حضرت نیز نفس حکومت بر مردم را بی اعتبار، اما خدمتیکه از رهگذر حکومت میتوان به بشریت نمود، مایۀ افتخار دانسته اند. ایشان در پایان توصیه ای به شنوندگان نمودند:
«هر کدام از شما که به قدرت رسیدید، راه علی و راه ماندلا را پیشه کنید...»
قسمت سوم برنامه در ساعت 16 و با سخنرانی استاد دکتر محمدی گرگانی شروع شد و ایشان نیز برای برشماری خصائل ماندلا به مقایسه ای میان ماندلا و صدام بعنوان دو تن از چهره های تأثیرگذار پایان قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم و تفاوت خلق و خوی آنان پرداختند.
در برابر هر یک از بخششها و دوری از کینه توزیهائی که ماندلا نسبت به دشمنان خویش ابراز نموده بود، صدام با کینه توزی و انتقام جوئی هزاران نفر از مخالفان خود را از میان برداشت...
ایشان در پایان اینطور نتیجه گیری نمودند که «انسانها هر قدر بزرگترند، بخشنده تر و عاری از کینه و دشمنی اند همچون ماندلا و در مقابل هر قدر ضعیف النفس و حقیرتر، انتقامجو و سخیف تر همچون صدام...
با تشکر از اقای شاپور دولتشاهی - سپهر عدالت -