• مشاهده تمامی اخبار

  • اخبار صنفی

  • مشاهیر وکالت

  • مقالات

  • قرارداد حق الوکاله

  • تخلفات انتظامی

  • قوانین و مقررات جدید

  • نظریات مشورتی

  • مصوبات هیات مدیره

  • اخلاق حرفه ای

  • معرفی کتاب

  • چهره ها در عدلیه

  • نغز نامه

  • گوشه های تاریخ

  • همایش های حقوقی

  • فرهنگی و هنری

  • عکس هفته

  • لایحه جامع وکالت رسمی

  • آداب الدعوی -نوشته رحمان زارع

  • مشاهیر قضاوت

  • رقص آتش - نوشته رحمان زارع

  • مصاحبه ها

  • زنان و کودکان

  • حقوق بین الملل

  • حقوق و سینما

  •  
    • ماهیت آثار سینمایی و تعیین پدیدآورندة آن

      آمنه وندسازجوء، کارشناسی ارشد حقوق مالکیت فکری از دانشگاه علامه طباطبایی و

       وکیل پایه یک دادگستری
      چکیده
              آثار سینمایی با توجه به بند 3 ماده 2 قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان سال 1348، به عنوان یکی از آثار هنری مورد حمایت قانونگذار، مورد توجه قرار گرفته اند. در خصوص آثار سینمایی، از دیدگاه حقوق مالکیت ادبی و هنری مسائل گوناگونی مطرح می گردد. مشارکت افراد عدیده اعم از کارگردان، تهیه کننده، فیلمنامه نویس، بازیگران، فیلمبردار و ... و تعیین روابط حقوقی آنها از یک سو که مسأله تعیین پدیدآورنده را موجب می گردد، ترکیب آثار هنری و اجراهای گوناگون همانند فیلمنامه، موسیقی، اجرای هنرپیشگان، طراحی صحنه و لباس و ... که در تعیین نوع اثر سینمایی تأثیرگذار است از سوی دیگر و موضوعاتی از قبیل تعیین حقوق دست اندرکاران تهیه یک اثر سینمایی، همگی سبب می گردد تا آثار سینمایی دارای پیچیدگیهای مربوط به خود باشد.
             در حقوق ايران، با توجه به فقدان مقررات ويژۀ آثار سينمايي  و همچنين ابهامات زياد در قوانين و مقررات مرتبط با مالكيت ادبي و هنري، از جمله قانون حمايت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان كه به طور نامشخص از اين آثار حمايت مي كند و همچنين عدم جامعيت و صراحت در اين مقررات، ضروري است تا ماهیت اثر سینمایی به عنوان يك تمامیت واحد و همچنين پديدآورنده آن تعیین گردد تا از این طریق، ابعاد مختلف حمایت از اثر سينمايي و حقوق پدیدآورنده و ساير دست اندركاران مرتبط با آن مشخص گردد. از اين رو، در اين مقاله سعي بر اين است كه به طور مشخص، ماهیت یک اثر سینمایی به عنوان اثری که افراد عدیده ای در تهیه آن همکاری می نمایند و همچنین تعیین پدیدآورندة آن به طور مبسوط مورد بررسی قرار گیرد.

      واژگان کلیدی: آثار سینمایی، پدیدآورنده، اثر مرکب، اثر جمعی، اثر مشترک


      مقدمه
             اثر سينمايي زاييدة مشاركت جمعي تعداد زيادي از هنرمندان اعم از پدیدآورندگان، اجراکنندگان و مجریان آثار  است. بنابراین نمي توان آن را اثري دانست كه توسط يك پديدآورنده خلق شده و تنها بيانگر خلاقيت او باشد. به عبارت ديگر، اثر سينمايي را نمي توان جز با مقررات مربوط به آثار داراي چند پديدآورنده ارزيابي كرد. از سوي ديگر، هريك از آثار هنري مورد استفاده در خلق اثر سینمایی، پديدآورنده اي دارد كه آن اثر، محصول فكر و انديشه و خلاقيت او است. جداي از هريك از اين پديدآورندگان، اثر سينمايي نيز در كليت خود، به عنوان يك اثر مستقل قابل حمايت، باید داراي پديدآورنده باشد.  در واقع، كليت و تماميت اثر سينمايي را مي توان اثري دانست كه حقوق آن متعلق به صاحب حقي است كه بقيه زير نظر او كار مي كنند. )عليرضا نوروزي،1381، ص 88) حال اين سؤال پيش مي آيد كه از ديدگاه حقوق مالکیت ادبی و هنری، اين نوع اثر در ميان كداميك از انواع آثار هنري مورد حمايت قانونگذار قرار مي گيرد و پدیدآورنده آن از دیدگاه حقوقی چه کسی می باشد؟
             به منظور پاسخ به اين سؤال، ضروري است ابتدائاً انواع آثار هنري را كه ممكن است با مشاركت دو يا چند شخص پديد آمده باشد، تشريح نموده و در نهايت متوجه گرديم با توجه به اين تقسيم بندي ها، اثر سينمايي در ميان كداميك از انواع آنها قرار مي گيرد. از سوی دیگر، اصولاً پديدآورنده است كه تحت نظام حق مؤلف قرار گرفته و حقوق پيش بيني شده در قانون به وي تعلق مي يابد. همچنین در زمينه آثار سينمايي اغلب اوقات، مؤسسات فيلمسازي و يا تهيه كنندگاني كه در قالب شركتهاي سازنده فيلمسازي فعاليت مي نمايند و طبيعتاً اشخاص حقوقي مي باشند، اقدام به تهيه و توليد فيلم مي نمايند و در نهايت مالكيت فيلمها به آنها (تحت عنوان صاحب حق) تعلق مي يابد. بنابراين ضروري است كه پديدآورنده، چه در قالب شخص حقيقي و چه تحت عنوان شخص حقوقي در اين زمينه مورد بررسي قرار گيرد. با ذكر اين مقدمه، به تشریح آثار سینمایی و پاسخ به سؤالات فوق مي پردازيم.
      فصل اول) ماهيت آثار سينمايي
             همانطور که ذکر گردید، منظور از ماهیت آثار سینمایی این است که با توجه به اینکه در تهیه این آثار، دست اندرکاران عدیده ای همکاری نموده و همچنین ترکیبی از آثار هنری عدیده و اجراها در نهایت موجب خلق کلیت آثار سینمایی می گردد، در تقسیم بندی آثار ادبی و هنری از دیدگاه حقوق مالکیت ادبی و هنری، این آثار در میان کدامیک از آنها قرار می گیرند. این موضوع از این حیث واجد اهمیت است که دارای آثار حقوقی مربوط به خود بوده و مسائلی از قبیل تعیین پدیدآورنده را موجب می گردد.
      گفتار اول) اثر سينمايي اثري مركب؟
             در این گفتار، ابتدا به بیان مفهوم و مصادیق آثار مرکب اشاره نموده و در ادامه میزان مطابقت آثار سینمایی با اثر مرکب را مورد بررسی قرار می دهیم.
      الف) مفهوم و مصاديق آثار مركب
             يكي از انواع آثار ادبي و هنري، اثر مركب است. در قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان،  به طور صريح از آثار مركب نامي برده نشده و تعريفي از آن ارائه نگرديده است. شايد بتوان بند 12 مادۀ 2 اين قانون كه بيان مي نمايد: "هرگونه اثر مبتكرانه ديگر كه از تركيب چند اثر از اثرهاي نامبرده در اين فصل پديد آمده باشد" را تعريفي براي اثر تركيبي برشمرد. به طور کلی در حقوق مالكيت ادبي و هنري، اثر مركب "اثري است با ظاهر واحد كه در واقع از تنظيم، كنار هم گذاشتن و آميختن مبتكرانه چند اثر ادبي و هنري پديد آمده است". (حميد آيتي، 1375، صص 106-105) البته در "پيش نويس لايحه قانون جامع حمايت از حقوق مالكيت ادبي و هنري و حقوق مرتبط" كه هنوز به تصویب نرسيده است، در بند 9 مادة 1، "اثر تركيبي اثري است مركب از چند اثر، بدون اينكه پديدآورندگان يكايك آن آثار در خلق اين اثر جديد با هم همفكري نموده باشند، از قبيل مجموعه يا گزيدة آثار، گلچين اشعار، جنگ ادبي، مجموعه داده ها و پايگاه داده ها اعم از اينكه به شكلي باشند كه با دستگاه يا به طريق ديگر قابل خواندن باشند، مجموعه نمودهاي فرهنگ عامه و پايگاه داده ها. 
             در كشور فرانسه، مادۀ 2-113 قانون مالكيت فكري اين كشور، بعد از تعريف اثر مشترك بيان مي دارد: "... اثر جديد زماني مركب تلقي مي شود كه بر مبناي اثر موجود و بدون مشاركت پديدآورندۀ اثر موجود پديد آمده باشد". (قانون مالكيت فكري فرانسه و آلمان، 1384، ص 33).
             با توجه به تعاريف فوق و همچنين تعريف اثر مشترك و مركب، شايد اين شبهه پيش آيد كه اين دو نوع اثر يكي مي باشند، اما در تشخيص آثار مركب از آثار مشترك (كه متعاقباً بررسي خواهد شد)، بايد توجه داشت كه اثر مركب بر پايه اثر موجود شكل مي گيرد و همچنين پديدآورندۀ اثر موجود در خلق اثر جديد تركيبي دخالت و مشاركتي ندارد، زيرا در غير اين صورت، اثر مشترك خواهد بود. (ستار زركلام، 1387، ص 99)، به عنوان مثال، ترجمه ها، تدوين منتخب آثار، اقتباسها از جمله آثار مركب مي باشند.
             با بررسی در قوانین مالکیت ادبی و هنری ایران معلوم می گردد که در قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم افزارهای رایانه ای مصوب سال 1379، صرفاً در مادۀ 5 به این نوع اثر اشاره شده، بدون این که تعريفی از آن ارائه شده باشد. بر طبق اين ماده: "پديدآوردن نرم افزارهاي مكمل و سازگار با ديگر نرم افزارها، با رعايت حقوق مادي نرم افزارهاي اوليه مجاز است".
      ب) ميزان مطابقت آثار سينمايي با اثر مركب
             با توجه به مفهوم اثر مركب و همچنين تعريفي كه از آن بيان شد، به روشني مشخص مي گردد كه اثر سينمايي، يك اثر مركب نمي باشد. زيرا در اثر مركب، يك پديدآورنده به طور مستقل، بر پايه اثري كه موجود مي باشد، اقدام به ايجاد اثر ديگري مي نمايد، بدون اينكه پديدآورندۀ اثر اصلي دخالتي در خلق آن داشته باشد، اما يك اثر سينمايي، مجموعه اي از آثار هنري عديده و اجراها است كه از مجموع آنها، يك كليت به نام اثر سينمايي و به عنوان يكي از آثار هنري قابل حمايت خلق مي شود و تمامي پديدآورندگان اين آثار هنري متعدد، در خلق آن تأثیرگذار مي باشند. تنها شباهتي كه مي توان در خصوص اثر سينمايي با اثر مركب درنظر گرفت اين است كه يك فيلم، بر مبناي يك داستان يا رماني كه قبلاً نوشته شده، تهيه و توليد شده است. در اين حالت هم نمي توان يك اثر سينمايي را اثري مركب دانست، زيرا نويسندۀ فيلمنامه يا داستان، خود به عنوان يكي از پديدآورندگان اثر سينمايي بوده كه در تهيه و ايجاد آن دخالت مؤثر داشته و به موجب قانون، از حقوق متعلق به خود برخوردار خواهد بود.
      گفتار دوم) اثر سينمايي اثري جمعي؟
             در این گفتار، در آغاز اثر جمعی را از دیدگاه حقوق مالکیت ادبی و هنری تعریف نموده و به بیان مصادیق آن پرداخته و سپس به بررسی میزان مطابقت آثار سینمایی با آن می پردازیم.
      الف) مفهوم و مصاديق اثر جمعي
             اثر جمعي در قوانين و مقررات فعلي مالكيت ادبي و هنري ما پيش بيني نشده و همچنين تعريفي نيز از آن ارائه نگرديده است. در بند 4 ماده 1 "پيش نويس لايحه قانون جامع حمايت از حقوق مالكيت ادبي و هنري و حقوق مرتبط"، اثر جمعي عبارت از "اثري است كه با همفكري دو يا چند شخص حقيقي و به ابتكار و با مديريت و ويرايش شخص حقيقي يا حقوقي پديد آمده باشد و سهم هر كدام از همكاران به گونه اي در اثر نهايي ادغام شده باشد كه نتوان حق جداگانه اي را براي آنان در اثر درنظر گرفت و با اين توافق كه شخص مزبور اثر را به نام خودش و بدون اشاره به هويت اشخاص حقيقي پديدآورندة اثر افشا نمايد يا انتشار دهد. مانند دائرﺓ المعارف، كتاب لغت، نشريه ادواري و روزنامه".
              به طور كلي مي توان گفت اثر جمعي اثري است كه زير نظر يك پديدآورنده خلق مي شود و نمي توان جداي از بقيه، به تك تك افراد پديدآورنده نسبت به تماميت و كليت اثر حقي نسبت داد. (عليرضا نوروزي، همان، ص 88).
              اما در قوانين كشور فرانسه به اثر جمعي به طور مشخص اشاره شده است. در قسمت سوم مادۀ 2-113 قانون مالكيت فكري فرانسه در تعريف اثر جمعي آمده است: "اثر زماني جمعي ناميده مي شود كه به ابتكار يك شخص حقيقي يا حقوقي يا تحت مديريت و نام وي آفريده و منتشر شده باشد. اثر مورد نظر در مجموع ناشي از مشاركت شخصي پديدآورندگان متعدد در تأليف و تدوين آن است، بدون اين كه اختصاص حق جداگانه براي هريك از آنها نسبت به مجموع اثر ممكن باشد". (قانون مالكيت فكري فرانسه و آلمان، همان، ص 33) البته در حقوق فرانسه نيز به رغم تعريف قانوني از اثر جمعي، اين نوع از اثر نه در تعريف و نه در قلمرو خيلي روشن نيست، "زيرا به ابتكار شخص حقيقي يا حقوقي تهيه و منتشر مي شوند، اما في الواقع خود آنها پديدآورنده نمي باشند، بلكه از همكاري تعداد قابل توجهي از مؤلفان ايجاد شده كه آوردة هر يك در جمع حل مي شود، به نحوي كه اعطاي حقوق متمايز از كل اثر خلق شده به هر يك امكان پذير نمي باشد، بنابراين در چنين شرايطي قائل شدن حق مؤلف براي شخص اعم از حقيقي و حقوقي كه مبتكر اثر است، اجتناب ناپذير مي باشد."(كلود كلمبه، 1385، ص 67) "بنابر اين، با توجه به اين تعريف مي توان گفت از ويژگيهاي اثر جمعي اين است كه بايد تحت مديريت يك شخص، اعم از حقيقي يا حقوقي خلق شده باشد، چاپ و انتشار آن بايد به نام همان شخص حقيقي يا حقوقي باشد، خود اثر بايد از اجتماع و ادغام آثار ديگر پديد آمده باشد و بالاخره اين كه اعطاي حق مستقل و جداگانه نسبت به مجموع، براي هريك از پديدآورندگان غير ممكن است". (ستار زركلام، همان، صص 101-100) به عنوان مثال مي توان از دائرﺓ المعارفي نام برد كه با ابتكار و مديريت يك شخص حقيقي يا حقوقي پديد آمده باشد، بدون اين كه سهم هريك از پديدآورندگان آثار مندرج در آن قابل تشخيص باشد.
             اگرچه اين نوع اثر در قوانين ما پيش بيني نشده است، اما در عمل مي توان آثاري را مشاهده نمود كه مصداقي از اثر جمعي باشند. مثلاً در زمينه علم حقوق، بسياري از كتب حقوقي مانند مجموعه مقالات حقوقي كه تحت نظارت و مديريت قوۀ قضائيه چاپ و منتشر مي گردند، از مصاديق آثار جمعي مي باشند. "در آثار جمعي، كار مشترك پديدآورندگان و هماهنگي بين آثار ايجاد شده توسط هريك از آنان، با داشتن برنامه و هدف مشترك ضرورت ندارد و اين امور به ناشر يا شخص حقيقي يا حقوقي كه مديريت اثر را به عهده مي گيرد، سپرده مي شود. به عبارت ديگر، پديدآورندگان اثر جمعي از آزادي آفرينش خود به نفع بهره بردار يا ناشر صرف نظر مي كنند". (همان، ص 101).
      ب) ميزان مطابقت آثار سينمايي با اثر جمعي
              با توجه به مفهوم و تعريف اثر جمعي، به نظر مي رسد آثار سينمايي شباهت زيادي به اثر جمعي داشته و ويژگيهاي زيادي در آثار سينمايي وجود داشته كه آنها را به اثر جمعي نزديك مي كند، به عنوان مثال مي توان از مديريت يك شخص حقيقي يا حقوقي كه اثر به نام آن منتشر مي گردد نام برد كه در آثار سينمايي مي توان از تهيه كننده به عنوان اين شخص ياد كرد كه در نهايت پروانه مالكيت فيلم به نام وي صادر مي شود يا دخالت و ادغام آثار عديده نام برد. اما با كمي دقت مشخص مي شود كه آثار سينمايي نمي توانند در دسته اثر جمعي جاي بگيرند، زيرا اثر جمعي با توجه به مفهوم و ماهيت آن، غالباً در خصوص كتب و تأليفات ادبي مصداق دارد و همچنين از ادغام آثار هنري يكسان يا مشابه به وجود مي آيد، مثلاً در يك دائرﺓ المعارف، معمولاً دانستنيهاي علمي جمع مي گردد يا در يك مجموعه مقالات كه تحت نظر يك مؤسسه يا حتي شخص حقيقي چاپ مي گردد، تمامي مندرجات كتاب مقاله مي باشند، اما اثر سينمايي از ادغام آثار هنري متنوع و متفاوت مانند فيلمنامه، موسيقي، گريم، طراحي دكور و لباس و ... خلق مي گردد. همچنين در اثر جمعي، پديدآورندگان از آزادي عمل خود در خلق اثر به نفع بهره بردار صرف نظر مي كنند، اما در آثار سينمايي، برای پديدآورندگان حقوق مادی و معنوی وجود دارد، اما آنها حق مادی خود را به تهيه كننده واگذار مي نمايند و از حقوق معنوی خود به نفع وی اعراض می نمایند، زیرا همانگونه که می دانیم حق معنوی پدیدآورنده غیر قابل انتقال می باشد. همچنين در اثر جمعي، هدف مشتركي مابين پديدآورندگان براي خلق اثر وجود ندارد، اما در اثر سينمايي، مهمترين مسئله همكاري گروهي و هدف مشترك پديدآورندگان و اجراكنندگان در خلق اثر است.
      گفتار سوم) اثر سينمايي اثري مشترك؟
             در ابتدای این گفتار، اثر مشترک را همراه با بیان مصادیق آن تعریف نموده و در ادامه به این موضوع می پردازیم که آثار سینمایی تا چه اندازه با اثر مشترک تطابق دارند.
      الف) مفهوم و مصاديق اثر مشترك
              مادۀ 6 قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان، اثر مشترك را چنين تعريف كرده است: "اثري كه با همكاري دو يا چند پديدآورنده به وجود آمده باشد و كار آنان جدا و متمايز نباشد، اثر مشترك ناميده مي شود و حقوق ناشي از آن حق مشاع پديدآورندگان است". اين ماده ناظر بر حالتي است كه هريك از پديدآورندگان مشترك، سهم غير قابل تفكيك و مشخصي داشته باشند و در اين حالت بايد حقوق خود را با موافقت جمعي اعمال و استيفا نمايند. اما به نظر برخي از حقوقدانان، "همواره در يك اثر ناشي از فعاليت مشترك، اين گونه نيست كه سهم هريك از همكاران نامشخص و تفكيك ناپذير باشد. به عنوان مثال، هنگامي كه يك كتاب در چند بخش تأليف يا ترجمه مي گردد كه پديدآورندۀ هر بخش مستقل است يا وقتي فيلمي در چند اپيزود با عناصر سازندۀ مجزا در هر بخش ساخته مي شود، نمي توان مطابق مادۀ 6 بگوييم كار يكايك همكاران جدا و متمايز نيست. بنابراين، در مواردي كه يك اثر مشترك هنري مجموعه اي از كارهاي قابل تفكيك را تشكيل مي دهد، استناد به مادۀ 6 ايجاد مشكل خواهد نمود". (حميد آيتي، همان، ص 108) در فرانسه، قانون مالكيت فكري اين كشور در مادۀ 2-113 به اثري مشترك مي گويد كه چندين شخص حقيقي در ايجاد آن همكاري داشته باشند. در قانون مالكيت فكري آلمان نيز به موجب مادۀ 1-8، "چنانچه چندين نفر به طور مشترك اثري را پديدآورده باشند و امكان بهره برداري هركدام از سهم خود به طور جداگانه وجود نداشته باشد، آن افراد بايد به عنوان پديدآورندگان مشترك اثر تلقي شوند". (قانون مالكيت فكري فرانسه و آلمان، همان، صص 125 و 33).
             نكته اي كه در اثر مشترك قابل توجه مي باشد اين است كه در اثر مشترك، مشاركت ها بين پديدآورندگان و ساير اجراكنندگان و دست اندركاران با هدف و ايدۀ مشترك به يكديگر مربوط مي شود (كلود كلمبه، همان، ص 60) و همه آنها با هدف خلق يك كليت و تماميت با يكديگر همكاري مي نمايند. لازم به ذكر است كه در "پيش نويس لايحة قانون جامع حمايت از حقوق مالكيت ادبي و هنري و حقوق مرتبط"، در بند 8 مادة 1 اثر مشترك را اثري دانسته كه "بدون ابتكار و مديريت شخص واحد و تنها در نتيجة همفكري خلاق دو يا چند شخص حقيقي در يك زمان و مكان واحد يا متفاوت پديد آمده است، به گونه اي كه سهم هر كدام به صورت ممزوج شده اي از اثر باشد، خواه اين سهم مساوي، برجسته، قابل تشخيص يا تفكيك باشد يا نباشد".
      ب) ميزان مطابقت آثار سينمايي با اثر مشترك
             همانطور كه مشاهده گرديد، آثار سينمايي با توجه به توضيحاتي كه در خصوص تعدد دست اندركاران و همچنين آثار هنري دخيل در آن داده شد، نزديكي زيادي با اثر مشترك دارند. مشاركت پديدآورندگان متعدد و گوناگوني آثار مختلف هنري، عدم امكان تمايز كار هر يك از آنان و هدف مشترك اين پديدآورندگان براي خلق يك اثر واحد با كليت مستقل تحت عنوان اثر سينمايي از جمله ويژگيهايي است كه آثار سينمايي را به اثر مشترك نزديك مي نمايد.
             اما از سوي ديگر، به موجب مادۀ 6 قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان، در اثر مشترك تمامي پديدآورندگان در حقوق ناشي از خلق اثر به صورت مشاع شريك خواهند بود. اين مقرره در خصوص آثار سينمايي مشكلات زيادي را به همراه خواهد داشت، زيرا در حالتي كه پديدآورندگان قصد اعمال حق را داشته باشند، استفاده از اين حق با توافق جمعي آنان مشكلات پيچيده اي را به دنبال خواهد آورد. البته عدم تمايز و جدايي در قسمت آخر مادۀ فوق را در خصوص آثار سينمايي مي توان بدين گونه توجيه نمود كه هر يك از آثار خلق شده در كليت اثر سينمايي، به طور مستقل موجوديتي نخواهد داشت، البته به غير ازمواردي مانند داستان يا موسيقي فيلم كه به طور جداگانه در قالب كتاب يا آلبوم موسيقي قابل ارائه مي باشد.
      گفتار چهارم) ديدگاه برگزيده
             به عقیده نگارنده، با توجه به مطالبي كه در فوق ذكر گرديد و با مقايسه شباهتها و تفاوتهاي موجود ما بين آثار سينمايي باهر يك از انواع آثاري كه در مورد آنها توضيح داده شد، مي توان گفت اثر سينمايي يك اثر مشترك است، چراكه نتيجه همكاري و مشاركت عوامل (اعم از پديدآورنده، مجريان آثار و اجراكنندگان) متعدد مانند كارگردان، بازيگران، فيلمنامه نويس، آهنگساز، تصويربردار و ... مي باشد.
             از سوي ديگر، يك اثر سينمايي زاييدۀ آثار گوناگون ادبي وهنري و همچنين اجراهاي متعدد همچون فيلمنامه، موسيقي، طراحي صحنه، اجراي هنرپيشگان و ... است كه از مجموع آنها، كليتي به نام فيلم سينمايي خلق مي گردد. مشكل مربوط به حقوق مشاع پديدآورندگان نيز در آثار سينمايي، با رويه اي كه در اين خصوص جا افتاده، برطرف گرديده است. طرف هاي مؤثر در فرآيند ساخت فيلم، حقوق مادي خود نسبت به كليت اثر سينمايي را در قالب قرارداد به تهيه كننده واگذار مي نمايند و وي به عنوان دارندۀ حق، در مواردي كه ايجاب مي نمايد، حق خود را نسبت به کلیت اثر سینمایی اعمال مي نمايد. اين رويه باعث شده است كه مشكلات مربوط به اختصاص حقوق ناشي از خلق آثار مورد استفاده در كليت اثر سينمايي، تا حد زيادي برطرف شود، البته لازم به ذكر است كه ممكن است برخي از آثار مورد استفاده در يك فيلم سينمايي، مانند موسيقي و آهنگ و يا فيلمنامه، قبلاً به طور مستقل در قالب يك آلبوم و يا يك كتاب داستاني توزيع يا منتشر شده باشند كه اين امر خللي به كليت يك اثر سينمايي به عنوان يك اثر مشترك وارد نمي كند و پديدآورندگان اين آثار و ساير دست اندركاراني كه قصد بهره برداري مستقل از اثر خود را دارند، مي توانند با درج برخي مفاد در ضمن قرارداد همكاري، اين حق را براي خود محفوظ بدارند كه بخشهايي را كه خود تهيه كرده اند، مورد بهره برداري قرار داده و يا به فروش برسانند. (گر باود، 1380، ص 91).
             مهمترین ویژگی که اثر سینمایی را به اثر مشترک نزدیک می سازد، همکاری تمامی عوامل با یک هدف مشترک برای خلق یک کلیت به نام اثر سینمایی و عدم تمایز بین فعالیتهای آنها است. زیرا در یک اثر سینمایی، نمی توان به عنوان مثال مابین اجرای هنرپیشگان با فعالیت کارگردان یا صدابردار، نورپرداز، فیلمبردار و ... تمایز قائل شد. همچنين امكان تعلق حقوق مادي نسبت به كليت اثر به پديدآورندگان از جمله ويژگيهاي ديگري است كه اثر سينمايي را به اثر مشترك نزديك مي كند.
      فصل دوم) پديدآورنده  و صاحب حقوق مادي آثار سينمايي
              در توضيحات مربوط به اين قسمت، از اين حيث پديدآورنده و صاحب حقوق مادي را از يكديگر تفكيك نموده ايم كه نبايد آنها را یکی دانست. با توجه به اصلی کلی در حقوق مالکیت ادبی و هنری، به ویژه مادة 5 قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان، پدیدآورندة آثار ادبی و هنری مورد حمایت قانون می تواند حقوق مادی خود را از جمله در خصوص آثار سینمایی به دیگران انتقال دهد و اشخاصی که این حقوق به آنها منتقل می گردد، "صاحبان یا دارندگان حقوق" نام دارند. البته صاحب حق در معنای کلی، اعم از پدیدآورنده و دارندة حق به معنای اخص است و هر پدیدآورنده ای صاحب حق است، اما هر صاحب حقی پدیدآورنده نمی باشد. دارندگان حقوق در معنای اخص، اشخاصی اعم از حقیقی یا حقوقی هستند که پدیدآورنده، حقوق مادی متعلق به خود را بر مبنای قرارداد به آنها انتقال می دهد.
      گفتار اول) پديدآورنده، شخص حقيقي
             مادۀ 1 قانون حمايت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان، به مؤلف و مصنف و هنرمند پديدآورنده مي گويد و مؤلف و مصنف هر دو را به كار برده است. بنابر تعریف مذکور، به شخصی که اثر فکری را خلق می کند و یا چیزی را پدید می آورد، با توجه به موضوع یا اثری که پدید می آورد، مؤلف، مصنف و هنرمند می گوید. در این تعریف، به خصیصه مهم ابداع و ابتکار در پدید آوردن اثر توجهی نشده است، اگرچه در مادة 2 همین قانون، در برخی از بندها برای حمایت از برخی آثار، به دارا بودن وصف ابتکاری بودن آنها اشاره شده است. هرچند كه اكثر اوقات، مؤلف و مصنف را مترادف يكديگر دانسته و از هر دوي براي يك مقصود استفاده مي كنند و كلمه عامي را كه قانونگذار قانون سال 1348 براي مؤلف و مصنف و هنرمند به كار برده و دربرگيرندة تمام آنها است، پديدآورنده مي باشد (شيرين عبادي، 1380، جلد 2، صص 107-106)، ولي بين آنها تفاوت است. مؤلف كسي است كه نوشته ها و آثار و ابتكارات ديگران را جمع آوري كرده و با ذوق و ابتكار شخصي خود عرضه مي كند، در حالي كه مصنف، پديدآورندۀ اثر علمي يا ادبي كاملاً نو و ابتكاري مي باشد. (محمد معين، 1362، جلد اول، ص 1016 و همان، جلد سوم، ص 4179) اين تعريف، بيشتر از آنكه به بيان مفهوم پديدآورنده بپردازد، به نوعي مصاديق كلي آن را مشخص نموده و نمي تواند تعريف كاملي باشد. برخي از حقوقدانان تعاريفي را در اين زمينه ارائه داده اند. در يك تعريف، "پديدآورنده عبارت است از شخص حقيقي كه اثر را پديدآورده است". (سيد حسن ميرحسيني، 1385، جلد دوم، ص 26).
             در تعريف ديگري آمده است: "اصولاً پديدآورندة هر اثر كسي است كه نام او روي اثر درج شده يا به طريقي ديگر مورد اشاره قرار گرفته است". (حميد آيتي، همان، ص 107). از منظر برخي ديگر، "همانطور كه از مادۀ 1 برمي آيد، قانونگذار ايران مفهوم پديدآورنده را با مفهوم اصالت اثر پيوند مي زند و در واقع پديدآورنده را كسي مي داند كه اثر ادبي و هنري در نتيجه ابتكار و ابداع او پديد آمده است". (ستار زركلام، همان، ص 84) بنابراين به زبان ساده مي توان گفت پديدآورنده شخصي است كه نام او در اثر ذكر مي گردد و اثر به نام او انتشار مي يابد يا اثر به نام او ثبت مي گردد. اين تعريف با مفهوم پديدآورنده در قانون فرانسه نيز همخواني دارد. مادۀ 1-113 قانون مالكيت فكري اين كشور بيان مي دارد كه "جز در صورت وجود دليل مخالف، پديدآورنده به شخص يا اشخاصي اطلاق مي گردد كه اثري به نام آنها منتشر شده است". (قانون مالکیت فکری فرانسه و آلمان، همان، ص 33).
      گفتار دوم) پدیدآورنده، شخص حقوقی
             شخص حقوقي عبارت است از "گروهي از افراد انسان يا منفعتي از منافع عمومي كه قوانين موضوعه آن را در حكم شخص طبيعي و موضوع حقوق و تكليف قرار داده باشد. شخص حقوقي موضوع هر حق و تكليفي است، جز آنكه اختصاص به طبيعت انسان دارد". (محمد جعفر جعفري لنگرودي، 1387، ص 378) بنابراين، شخص حقوقي زماني پديد مي آيد كه دسته اي از افراد كه داراي منافع و فعاليت مشترك هستند يا پاره اي از اموال كه به اهداف خاصي اختصاص داده شده اند، در كنار هم قرار گيرند و قانون آنها را طرف حق و تكليف بشناسد و براي آنها شخصيت مستقلي قائل گردد، مانند دولت، شهرداريها، انجمنها و ... . (سيد حسين صفايي و سيد مرتضي قاسم زاده، 1385، صص 147-146).
             در زمينه آثار سينمايي در اكثر موارد، شركتهاي بزرگ سازنده فيلم و يا تهيه كنندگاني كه خود آنها به صورت مؤسسات فرهنگي و هنري در حوزة فيلم و سينما فعاليت مي نمايند، به دلايلي كه در ادامه گفته خواهد شد، به تهيه و توليد فيلم اقدام نموده و در نهايت فيلم به مالكيت آنها در مي آيد.
      الف) ایرادات وارد بر پدیدآورنده، شخص حقوقی
             مؤلف، مصنف یا هنرمند و یا همان پدیدآورنده، در اثر تلاش فکری و استعانت از فکر و عقل، اثری را خلق می کند و آن اثر محصول فکر و اندیشه او است و اندیشه و فکر، به انسان یا شخص حقیقی (طبیعی) اختصاص دارد و موهبتی است که خداوند به بشر اعطا کرده است. از سوی دیگر، شخص حقوقی شخصی است فرضی که بنا به ضرورت، جامعه برای آن اعتبار قائل شده تا نیازهای خود را مرتفع سازد. ولی مدیریت و نیروی خلاقه و محرکه آن در واقع قدرت فکری شخص طبیعی است. بنابراین، شخص حقوقی فاقد قدرت خلاقه است و قادر نیست اثری را خلق کند. (اسد الله امامي، 1386، جلد اول، ص 127).
             این امر تا حدی قابل دفاع به نظر می رسد، زیرا فقط شخص حقیقی است که از توانایی خلق و آفرینش برخوردار است و می تواند شخصیت خود را از پس اثر خود به نمایش بگذارد و احساس و تمایلاتش را در قالب اثر عرضه کند و شخص حقوقی به دلیل این که شخصیتی فرضی و اعتباری است، نمی تواند واجد چنین ویژگی باشد و نقش شخصیت پدیدآورنده در آفرینش یا شناسایی سمت پدیدآورنده را برای اشخاص حقوقی منتفی می سازد.  (ستار زرکلام، همان، ص 85).
      ب) ضرورت شناسایی پدیدآورنده به عنوان شخص حقوقی
             اگرچه بر مبنای دلایلی که در فوق ذکر گردید، شناسایی سمت پدیدآورنده برای شخص حقوقی دشوار به نظر می رسد، اما پذیرش و شناسایی شخصیت حقوقی به عنوان پدیدآورنده ضروری است، زیرا در عصر حاضر و در جوامع کنونی، اشخاص حقوقی عدیده ای (اعم از حقوق عمومی و خصوصی)، با توجه به موقعیت خاص خود در زمینه مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و ... و با اهداف مختلف اقدام به تهیه و چاپ و نشر آثار ادبی و هنری و علمی کرده و اطلاع رسانی می نمایند که مؤلف و پدیدآورندۀ آن شخص حقیقی نیست. از سوی دیگر در برخی موارد، خلق برخی آثار هنری همانند آثار سینمایی که هزینه های هنگفت و برنامه ریزی دقیقی را می طلبد و از عهدۀ اشخاص حقیقی خارج است، توسط مؤسسات بزرگ فيلمسازی که شخص حقوقی می باشند، صورت می گیرد که در نهایت باعث می گردد مالکیت فيلم به آنها تعلق یابد. همچنین، در مورد نرم افزارهای رایانه ای که شرکتهای بزرگ کامپیوتری اقدام به تهیه و تولید انواع گوناگون آن می نمایند. بدیهی است که این اشخاص حقوقی باید به موجب قانون مورد حمایت قرار گیرند تا در صورت نقض حقوق متعلقه به آنها، بتوانند حقوق خود را استیفا نمایند. از همین رو، قانون حمايت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان در مادة 16، شناسایی شخص حقوقی به عنوان پدیدآورنده را قبول داشته و مورد رسمیت قرار داده است. این ماده مقرر می دارد: "در موارد زیر، حقوق مادی پدیدآورنده از تاریخ نشر یا عرضه به مدت سی سال مورد حمایت قانونگذار خواهد بود: 1- ...، 2- هرگاه اثر متعلق به شخص حقوقی باشد یا حق استفاده از آن به شخص حقوقی واگذار شده باشد".
      گفتار سوم) پدیدآورندۀ آثار سینمایی
             مطالب این گفتار در دو قسمت که عبارتند از اهمیت شناسایی پدیدآورنده آثار سینمایی و اشخاص قابل گزینش به عنوان پدیدآورنده آثار سینمایی، مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

       


      الف) اهمیت شناسایی پدیدآورندۀ آثار سینمایی
             شناسایی پدیدآورنده نه تنها در آثار سینمایی، بلکه در سایر آثار ادبی و هنری نیز از درجه اول اهمیت برخوردار است، زیرا پدیدآورنده است که تحت شمول نظام حق مؤلف قرار گرفته و حقوقی که به واسطه خلق اثر به وجود می آیند، به وی تعلق می گیرد.
             زمانیکه پدیدآورنده واحد است، شناسایی وی و همچنین حقوقی که به وی تعلق می گیرد به راحتی امکانپذیر است. اما در خصوص آثار سینمایی که هر يك از آثار مؤثر در خلق آن دارای يك پدیدآورنده می باشد، شناسایی شخصی واحد به عنوان پدیدآورنده برای کلیت و تمامیت آن کاری بس دشوار به نظر می رسد. پدیدآورندۀ كليت اثر سینمایی، هنرمندي نیست که همانند يك هنرمند نقاش برای خلق اثرش به قلم و کاغذ یا حداکثر به بوم و رنگ روغن احتیاج داشته باشد و شاهکار خلق شده توسط خود را به جهان عرضه کند و به تنهایی مسؤول و صاحب حقوق باشد. پدیدآورندۀ اثر سینمایی، کوچکترین شباهتی به این پدیدآورندۀ خیالی ندارد. (مریم اسماعیل پور، 1377، ص 10).
             در تهیه يك اثر سینمایی افراد عدیده ای دخالت دارند و نمی توان به طور کلی بیان کرد که چه معیاری از لحاظ حقوقی باید در نظر گرفته شود تا بر اساس آن، پدیدآورنده مشخص گردد، زیرا هر يك از پدیدآورندگان نقش مهمی در خلق تمامیت اثر سینمایی داشته و اگر هر يك از آنها نادیده گرفته شوند، اثر سینمایی خلق نخواهد شد.
             در مواردي كه اثر دارای يك پدیدآورنده است، تشخيص اين كه چه كسي پديدآورنده است چندان مشكل نمي باشد، زيرا پديدآورنده در اين مورد شخصي است كه با دانش و هنر و ابتكار خود به ايجاد اثر مبادرت ورزيده است. اما در آثاري همچون اثر سينمائي كه افراد عديده اي در ايجاد اثر دخيل بوده و اثري مشترك مي باشد و با توجه به اين كه يك اثر سينمايي، در تماميت خود، داراي كليتي جداگانه و همچنين حقوقي متمايز از اجزاء تشكيل دهندۀ آن مي باشد، بر پيچيدگي تعيين پديدآورندۀ آن مي افزايد، به ويژه اينكه قانونگذار نيز در اين زمينه تصريحي ندارد.
             همانطور كه در تعريف اثر مشترك توضيح داده شد و ذكر گرديد، اثر سينمائي نيز يك اثر مشترك محسوب مي گردد و با توجه به اينكه در اثر مشترك، حقوق متعلق به آن، حق مشاع پديدآورندگان آن خواهد بود، بايد گفت كه كليه اشخاص پدیدآورنده آثار مورد استفاده در يك اثر سينمايي، به عنوان پديدآورنده محسوب مي گردند. اما برمبناي اين تعريف، امكان استيفاي حق تعلق يافته به اثر براي هريك از پديدآورندگان به صورت مستقل امكانپذير نمي باشد.
             اما از ميان اشخاص متعددي كه در تهيه يك فيلم با يكديگر همكاري مي كنند، كداميك پديدآورندۀ اصلي يك فيلم سينمائي محسوب مي گردد و حق تصميم گيري در مورد حقوق متعلق به فيلم را خواهد داشت و در صورتي كه فيلم مورد تجاوز و تعدي قرار گرفته و حقوق تعلق يافته به آن نقض گردد (مثلاً به صورت غير قانوني تكثير گردد)، حق قانوني تعقيب فرد ناقض را خواهد داشت؟ كارگردان، تهيه كننده، هر دوي آنها، فيلمنامه نويس، ...؟
             عدم ارائه تعريف خاص از پديدآورندگان فيلم، سبب ايجاد اين تصور مي شود كه تمامي كساني كه در ساخت يك فيلم همكاري مي كنند، براساس مادۀ 6 قانون سال 1348 پديدآورنده محسوب گردند و صاحب حق مشاع باشند. چنين برداشتي از مادۀ 6، در عمل ما را با مشكلات غيرقابل حلي مواجه خواهد كرد. زيرا بر اين اساس، هر يك از عوامل فيلم اعم از كارگردان، تهيه كننده، فيلمنامه نويس، بازيگر و همچنين اجراكنندگان همانند هنرپيشه ها، فيلمبردار و ... پديدآورنده محسوب مي گردند و بنابراين، هرگونه تصميم گيري در مورد اعمال حقوق مادي يا معنوي فيلم بايد با رضايت تمامي آنان اتخاذ گردد. نتيجه چنين حكمي اين است كه در صورت مخالفت حتي يك نفر از انبوه اين افراد، امكان اتخاذ تصميم از بين خواهد رفت و تصميماتي كه با توافق تك تك كساني كه در ساخت فيلم همكاري كرده اند اتخاذ نشود، فضولي و غيرنافذ و نيازمند تنفيذ سايرين خواهد بود. البته، اتخاذ چنين رويه اي غيرمنطقي و غيرممكن است. 
             بنابراین به نظر می رسد در این خصوص، به ناچار باید به معیارهای عرفی جاری در خانوادۀ سينما و سینماگران مراجعه کرد که در این زمینه بسیار راهگشا خواهد بود. بنابراین ضروری است نقش و میزان دخالت و تأثیرگذاری هر يك از پدیدآورندگان و سایر دست اندرکاران آثار سینمایی مورد بحث و بررسی قرار گیرد تا در نهایت مشخص شود کداميك از آنها گزینه مناسب تری برای سمت پدیدآورنده خواهند بود. ذیلاً به این مطلب می پردازیم.
      ب) اشخاص قابل گزینش به عنوان پدیدآورندۀ آثار سینمایی
      1- تهیه کننده؟
             تهیه کننده اساسی ترین نقش در تهیه يك اثر سینمایی را دارد و در واقع مسؤول موفقیت یا شکست فيلم می باشد. تهیه کننده، ایده ای را که برای تبدیل شدن به فيلم تصور می کند، آن را به يك موقعیت قابل ارائه توسعه می دهد و سعی می کند برای رساندن پروژه به دورۀ پیش تولید، سرمایه کافی فراهم کند. تهیه کننده است که ابتدائاً دنبال موضوعی است که احتمال تبدیل شدن به يك فيلم موفق را داشته باشد، البته این غیر از مواردی است که فيلم دارای "مجری طرح"  می باشد. وی باید قبل از شروع به ساخت يك فيلم، اگر داستان بر مبنای يك رمان موجود، نمایش یا داستان کوتاه یا کتاب باشد، حقوق قانونی طبع و نشر آن را به دست آورد، میزان هزینه های فيلم را برآورد کرده و برای تأمین نقدینگی که مورد نیاز برای تولید فيلم است، باید يك استودیو یا شرکت تهیه کننده را بیابد که مایل به تأمین منابع مالی باشد، در جستجوی يك کارگردان مشهور باشد، هنرپیشه های مشهور و ماهر را برای فيلم در نظر بگیرد (انجام این امور توسط مدیر تولید صورت می گیرد) و ... . (باستین کلو، 1377، صص 13-11). بنابراین، می توان گفت شخص تهیه کننده است که در ابتدا طرح ساخت فيلم را مطرح کرده و تمام امور مربوط به این پروژه با هماهنگی وی انجام می گیرد و به ویژه در مواردی که خود وی سرمایه ساخت فيلم را تأمین می نماید، طبیعی است که وی را به عنوان پدیدآورندۀ يك اثر سینمایی گزینش نماییم.
             اما مفهومی که پدیدآورنده در حقوق مالکیت ادبی و هنری دارد، چندان با اعمال این واژه به تهیه کننده همخوانی ندارد، زیرا مشخصه اصلی يك پدیدآورنده، خلق اثر و به کارگیری ابتکار و قوۀ خلاقه در آن است و از همه مهم تر اینکه بین اثر خلق شده و خلاقیت پدیدآورنده، رابطه مستقیم وجود داشته باشد که این به معنای اصالت داشتن اثر می باشد که با مفهوم پدیدآورنده عجین است. تهیه کننده با ابتکار و ذوق خود اثری را خلق نمی نماید و هیچ رابطه ای از دیدگاه هنری مابین فعالیتهای او و اثر ایجاد شده وجود ندارد. بنابراین انتخاب او به عنوان پدیدآورنده گزینش دقیق و مناسب و مطابق با دیدگاه و معیارهای حقوقی نمی باشد، زیرا نقش او به طور عمده سرمایه گذاری در امر تولید است و بر اساس همین نقش و جایگاه در چهارچوب قواعد حقوق مدنی، مبادرت به انعقاد قرارداد با عوامل پدیدآورندۀ فيلم می نماید. (حمید آیتی، همان، ص 98).
      2- مدیر تولید؟
             کاری که مدیر تولید انجام می دهد، اصولاً تنظیم و مشارکت در تنظیم بودجه، مشارکت در تدارک تولید برای تداوم مؤثر کار، هماهنگی مقدمات برای انتخاب بازیگران و سایر عوامل، سرپرستی قطعی شدن اجاره نامه ها و مذاکرات برای تعیین محلهای فيلمبرداری و ... می باشد. بنابراین، همانطور که مشاهده می گردد، کار مدیر تولید يكی از کارهای خلاقه هنری نیست، در فرآیند نگارش فيلمنامه دخالت ندارد، سازندۀ موسیقی یا طراح صحنه یا گریم نیست. مسؤولیت او، تسهیل کار تهیه کننده و کارگردان و نیز تهیه بهترین شرایط ممکن کاری برای آنها است. وی مستقیماً در برابر تهیه کننده یا مجری طرح مسؤول است و بنابراین حافظ منافع شرکت و یا شخص تهیه مي باشد. (باستین کلو، همان، صص 7-6).
      روند کاری که مدیر تولید با آن سر و کار دارد، اصولاً در قالب کار اداری است که جنبه هماهنگی نیز دارد و همان استدلالی که برای عدم پذیرش تهیه کننده به عنوان پدیدآورنده ذکر گردید، در خصوص مدیر تولید نیز قابل تسری است.
      3- کارگردان؟
      با توجه به میزان دخالت کارگردان در خلق اثر سینمایی و وظیفه ای که او در این راستا بر عهده دارد، می توان گفت او کسی است که مسؤولیت تمامی جنبه های خلاقه فيلم را بر عهده دارد که مهم ترین این جنبه های خلاقه، اجرای هنرپیشگان است. در يك اثر سینمایی، آنچه که بیش از هر چیز نمود پیدا می کند، کیفیت بازی هنرپیشگان است. اگر چه این امر تا حد زیادی به تواناییهای خود آنها بر می گردد، اما آنها مستقیماً اوامر و خواستهای کارگردان را در اجرایشان پیاده می کنند و کیفیت بالا یا پائین اجرای آنها در فيلمهای جداگانه که کارگردان های مختلف دارد، این امر را اثبات می نماید و هنر خلاقه کارگردان در این بین به خوبی آشکار می گردد.
      در حقیقت، کارگردان سعی در اخذ بهترین نتایج ممکن، به ویژه در اجرای هنرپیشگان را دارد، کارگردان است که تا لحظات آخر، تمامی عوامل و دست اندرکاران را هدایت می کند، تا جائيكه سایر پدیدآورندگان آثار مورد استفاده در يك اثر سینمایی و اجراکنندگان، من جمله فیلمنامه نویس، طراح گریم، فيلمبردار، صدابردار، گریمور، تدوین کننده و ... با هماهنگی با او به انجام وظیفه خود می پردازند. کارگردان، ترتیب برداشتها را روشن می کند، در مورد چگونگی اجرای صحنه و کل فيلم تصمیم می گیرد، با دستورات وی فيلمبردار متوقف می شود و ... . (همان، ص 17). 
      بنابراین، اگر چه در طول تهیه يك اثر سینمایی پدیدآورندگان عدیده ای به خلق آثار هنری مبادرت می ورزند و اجراکنندگان و مجریان آثار نیز در این روند به ایفای فعالیتهای خود مبادرت می ورزند، اما هنر آنها با هماهنگی و زیر نظر کارگردان خلق می گردد و می توان رد پای او را در تمامی این آثار هنری مشاهده نمود. از سوی دیگر، معیار اصلی برای تعمیم پدیدآورنده که همان به کارگیری نیروی خلاقه و ابتکار است را در کلیت اثر سینمایی، در کارگردان می توان مشاهده کرد. این برداشت، با معنای حقیقی پدیدآورنده که عنصر خلاقیت و ذوق در آن مهم ترین نقش را ایفا می نماید و اثر به نوعی نمود شخصیت او می باشد نیز هماهنگی دارد. اما اين عنصر ذوق و خلاقيت کارگران، عمدتاً در هماهنگي ميان دست اندركاران وجود دارد و در نهايت خود اين عوامل، اعم از پديدآورنده و اجراكنندگان هستند كه مبادرت به خلق اثر و يا اجراي خود مي نمايند. با اين توضيح، نمي توان كارگردان را نيز به عنوان پديدآورنده از ديدگاه حقوقي انتخاب نمود.
      4- بازیگران و سایر عوامل دست اندرکار؟
             واضح است که نمی توان بازیگران و سایر عوامل من جمله اجراکنندگان را به تنهايي به عنوان پدیدآورندۀ کلیت اثر سینمایی گزینش نمود. زیرا بازیگران و برخی دیگر از اجراكنندگان، نظیر گریمور (نه طراح گریم)، اجراکنندگان طراحی صحنه و لباس، فيلمبردار و صدابردار و ...، حتی در تقسیم بندی پدیدآورندگان آثار هنری نیز قرار نمی گیرند و نمی توان به موجب قانون سال 1348 از آنها حمایت نمود، بلکه مجريان آثار و اجراکنندگان می باشند که در دسته دارندگان "حقوق مجاور یا مرتبط"  قرار می گیرند. بنابراین، به طریق اولی نمی توانند به تنهایی پدیدآورندۀ کلیت اثر سینمایی باشند.
      گروه دیگری از عوامل مؤثر در ایجاد اثر سینمایی نظیر فيلمنامه نویس، طراح صحنه و دکور و لباس، آهنگساز و ... که پدیدآورنده هستند، نمی توانند به تنهايي به عنوان پدیدآورندۀ كليت اثر سینمایی باشند، زیرا اگر چه آثار خلق شده توسط آنها در دسته آثار مورد حمایت قانون قرار می گیرد، اما هر يك از آنان در خلق اثر خود پدیدآورنده می باشند و خلاقیت و ابتکار آنها، در اثر هنری خود نمود می یابد و کلیت اثر سینمایی به عنوان يك اثر هنری خلق شدۀ مجزا، محصول ابتکار و خلاقیت و همچنین نمودی از شخصیت هر يك از آنها به تنهایی نمی باشد، زیرا همانطور که گفتیم، يك اثر هنری باید تجلی شخصیت و هویت پدیدآورندۀ آن بوده که این معیار در خصوص هیچ يك از این اشخاص به تنهايي مصداق ندارد.
      5- دیدگاه برگزیده
      دیدگاه منصفانه ای که بتوان بر مبنای آن پدیدآورندة  واحدی را تعیین نمود که هم از لحاظ حقوقی مورد پذیرش باشد و هم در عرف سينما جاری باشد، وجود ندارد. در قانون حمايت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان نص صریحی وجود ندارد که بتوان بر مبنای آن پدیدآورندة اثر سینمایی را تعیین نمود و این امر، يكی از نواقص بزرگ قانونی ما می باشد که چالشهای بزرگی را در زمینه آثار سینمایی به وجود آورده است.
      سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا می توان از حکم تبصرۀ اول قسمت الف مادة 3 "قانون نحوۀ مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتهای غیرمجاز می نمایند"، مصوب 16/10/1386 ملاکی برای تشخیص پدیدآورندۀ آثار سینمایی احراز کرد؟
      این تبصره بیان می دارد: "عوامل اصلی تولید آثار سمعی و بصری عبارت هستند از تهیه کننده (سرمایه گذار)، کارگردان، فيلمبردار، بازیگران نقش های اصلی". به نظر می رسد پاسخ سؤال منفی است، زیرا صرف نظر از این که این قانون ماهيتاً کیفری است و در صدد اعلام و تعریف جرم و مجازات مجرمین است و باید در حدود منصوص خود اجرا شود، برخی از افراد را جزء عوامل اصلی تولید فيلم می داند که در شرایط معمول خلاقیتی در خلق اثر ندارند: فيلمبردار و بازیگران نقش های اصلی. "بنابراین، باید معتقد باشیم در حقوق ایران افرادی که قاعدتاً خلاقیتی در خلق اثر سینمایی ندارد، اصولاً نمی تواند پدیدآورندۀ آن محسوب گردد". (پژمان محمدی، 1386، ص 383).
       در واقع، با توجه به مطالبی که در خصوص اشخاص قابل گزینش به عنوان پدیدآورنده ذکر گردید، همچنان باید گفت از دیدگاه حقوقی، بهترین گزینش برای پدیدآورندۀ كليت اثر سینمایی اين است كه بگوييم اثر سينمايي به عنوان يك كليت و با توجه به اينكه اثري مشترك است، پديدآورندگان و هنرمندان مجري متعدد دارد و از همكاري گروهي تمامي اين افراد، اثر سينمايي خلق مي گردد. بنابراين مي توان گفت مفهوم پديدآورنده در معناي حقوقي، بدان گونه كه اثر هنري نمودي از خلاقيت و شخصيت وي باشد، در اثر سينمايي معنا نمي يابد و به دليل ملاحظات اقتصادي، در نهايت ما با مالك اثر سينمايي يا همان تهيه كننده مواجه مي باشيم كه در واقع صاحب حقوق مادي مترتب بر كليت اثر سينمايي مي باشد.
      براي اينكه مشكلي در زمينه اعمال حقوق مادي و معنوي مربوط به تماميت اثر سينمايي پيش نيايد، در ايران روند كار به اين صورت است كه تهيه كننده كه همزمان مي تواند كارگردان، نويسنده و يا يكي ديگر از عوامل دخيل در توليد فيلم باشد، با ساير عوامل فيلم به صورت جداگانه، مبادرت به انعقاد قرارداد مي نمايد. در اين قراردادها، حقوق و تکالیف دو طرف نسبت به يكدیگر به روشنی بیان می گردد و حقوق و تعهدات طرفين، ضمانت اجراي نقض حقوق و قرارداد و ساير مواردي چون ميزان پرداخت حق الزحمه، آغاز و پايان قرارداد، ماليات، شرایط فسخ، هزینه های جنبی و ساير شروط مندرج در آن پيش بيني می گردد. همچنین حقوق مادی این افراد نسبت به کلیت اثر سینمایی به تهیه کننده منتقل شده و در خصوص حقوق معنوی با توجه به این که غیر قابل انتقال می باشد، این افراد به نفع تهیه کننده از آن اعراض می نمایند. اين رويه در ميان اهالی سينما نيز به يك عرف كاري تبديل شده و تهیه کننده به عنوان مالك فيلم يا صاحب حقوق مادي و معنوي پدیدآورندگان نسبت به كليت اثر سينمايي تلقی می گردد و در عرف سينماي ايران، تهيه كننده به عنوان تصميم گيرندۀ اصلي در مورد اعمال حقوق مترتب بر اثر سينمائي شناخته مي شود، هرچند اين امر با مفهوم مادة 1 قانون حمايت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان سازگار نيست. (شوكت شايسته، 1387، ص 205) زيرا به نظر مي رسد كه تهيه كننده بيشتر از لحاظ مالي و اقتصادي يك فيلم سينمائي را مورد حمايت قرار مي دهد و نقش سرمايه گذاري در اين زمينه را عهده دار مي باشد و مبادرت به انعقاد قرارداد با ساير پديدآورندگان و اجراكنندگان و افراد مؤثر در توليد يك فيلم مي نمايد. "نكته مهم مندرج در اين قراردادها اين است كه افراد پديدآورنده، كليه حقوق مالي خود را نسبت به كليت اثر سينمايي، به صورت دائم و صرف نظر از اينكه يك فيلم چند بار در آينده به نمايش عمومي درخواهد آمد، به تهيه كننده واگذار نموده و در نتيجه او، كليه حقوق فيلم را به تملك خود درمي آورد" (حميد آيتي، همان، ص 99) و به همين استناد نيز براي فيلم ساخته شده، درخواست پروانه مالكيت مي نمايد. البته برخی از حقوق همچون حق بهره مندی از پاداش یا جایزه از این امر استثنا است. با توجه به اين توضيحات، معلوم مي گردد كه مشكل اعمال حقوق مادي و معنوي پديدآورندگان اثر سينمايي كه پيش تر به آن اشاره شد و بيان گرديد كه با مادة 6 قانون سال 1348 قابل جمع نيست، رفع مي شود.
             از سوی دیگر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (معاونت سینمایی این وزارتخانه و به ویژه مدیریت نظارت و ارزشیابی این معاونت)، با توجه به آئین نامه ها، بخشنامه ها و دستورالعملهای داخلی خود و هیئت وزیران، اقدام به صدور و پروانه ساخت، پروانه مالکیت و پروانه نمایش فيلم می نماید. این پروانه ها در قالب نظام اداری و در چهارچوب وظایف نظارتی این نهادها برای مراحل مختلف تولید، توزیع و نمایش صادر می گردد. (مصطفی سلطانی، 1387، ص 69).
             به نظر می رسد "واگذاري حقوق پديدآورندگان به تهيه كننده در بسياري از كشورها، مبتني بر نوعي چاره جويي اقتصادي و حقوقي است؛ از يك سو تهيه كننده است كه سرمايه خود را براي توليد يك فيلم به خطر مي اندازد و بنابراين آغاز كنندة چرخه توليد او است و به همين جهت داراي موقعيت ويژه اي مي باشد. از جانب ديگر، پس از اتمام فيلم لازم است قراردادهايي با نمايش دهندگان نقاط مختلف كشور و نيز توزيع كنندگان داخلي و خارجي منعقد گردد. به يقين در يك طرف قرارداد، همه پديدآورندگان متعدد فيلم نمي توانند قرار گيرند، زيرا روشن است حصول توافقي دسته جمعي در همه جزئيات ناشدني است. از اين رو، پديدآورندگان مشترك در يك فرايند حقوقي براي رهايي از اين مشكل، حقوق خود را به تهيه كننده منتقل مي نمايند". (حمید آیتی، همان، ص 99).
      همانطور كه مشاهده گرديد، تعيين شخص واحد به عنوان پديدآورنده در مفهوم واقعي و اصلي خود، در اثر سينمايي به عنوان يك كليت و تماميت، چندان معنا پيدا نمي كند و دارندة حق كه همان تهيه كننده مي باشد، مالك حقوق كليه پديدآورندگان آثار مؤثر در خلق يك اثر سينمايي بوده و جانشين پديدآورنده مي گردد. اين يكي ديگر از مشكلات و پيچيدگيهاي موجود در آثار سينمايي است كه به عدم وجود صراحت و جامعيت  قانون نسبت به آثار سينمايي برمي گردد، زيرا اگرچه اثر سينمايي يك اثر مشترك بوده و به موجب قانون، در اثر مشترك، حقوق ناشي از آن، حق مشاع پديدآورندگان مي باشد، اما در عمل، رويه و عرفي كه در جريان است (مالكيت تهيه كننده)، با نص صريح قانون ناهماهنگي و مغايرت دارد، در نتيجه بايد تصور ذهني كه از پديدآورنده در حق مؤلف وجود دارد، در اين مورد بازبيني گردد.
      کنوانسیون برن، در خصوص پدیدآورنده به صورت کلی و همچنین پدیدآورنده آثار سینمایی حکم خاصی ندارد و به نظر می رسد این موضوع به دولتهای عضو واگذار شده است. مادة 14 مکرر این کنوانسیون بدون اشاره به اصل موضوع، صرفاً حقوق پدیدآورنده را مشخص می نماید.  اما در بند 1 و 2 مادۀ 15، فرضی را برای شناختن پدیدآورنده پیش بینی کرده و خلاف آن را قابل اثبات دانسته است. در بند 1 و 2 مادۀ 15 آمده است: "1- برای آنکه پدیدآورندۀ آثار ادبی و هنری مورد حمایت این معاهده قرار گیرد، _ در صورت نبود دلایل مغایر_ و نتیجتاً حق اقامه دعوی در کشورهای عضو اتحادیه را به دست آورد، کافی است نامش به طور معمول روی اثر منعکس شده باشد ... . 2- شخص یا گروهی که نام آنها در اثر سینمایی به شکل معمول منعکس شده باشد، در صورت نبود دلایل مغایر، به عنوان سازندۀ اثر شناخته خواهند شد".
      معیار ارائه شده در بند اول، در مورد اجزاء تشکیل دهندۀ فيلم به راحتی قابل اعمال است، اما بند 2، مصداق پدیدآورندگان فيلم را به خوبی روشن نمی کند، چون نام انبوهی از افراد به شکل معمول در اثر سینمایی ذکر می شود و نمی توان تمام آنها را به عنوان پدیدآورنده تلقی نمود. البته کنوانسیون از لفظ "سازنده" استفاده کرده است، بدون این که مشخص نماید مقصود کارگردان است یا تهیه کننده که این لفظ در مواد دیگری من جمله مادۀ 4 در بیان معیار حمایت از آثار سینمایی که مقرر می دارد "که این آثار حتی اگر واجد شرایط عام مذکور در مادۀ 3 نباشند، اما محل سکونت یا ادارۀ مرکزی "سازنده" فيلم در يكی از کشورهای عضو باشد، مشمول حمایت خواهند بود" نیز مورد استعمال قرار گرفته شده است. به نظر می رسد عدم صراحت کنوانسیون در تعیین پدیدآورنده آثار سینمایی دلیلی است بر این امر که معاهده تصمیم گیری در این مورد را به قوانين ملی کشورهای عضو واگذارده است. در حقوق فرانسه، مشكل پديدآورندۀ اثر سينمايي تا حدي حل گرديده است. ماده 7- 113 قانون مالکیت فکری این کشور اعلام می کند : " اشخاص حقیقی که در خلق اثر سمعي_بصری نقش دارند، پدیدآورنده محسوب می شوند. جز در صورت وجود دلیل مخالف، اشخاص زیر پدیدآورندۀ مشترک يك اثر سمعی_ بصری شناخته می شوند:
      1- فيلمنامه نویس؛
      2- کسی که انطباق اثر را انجام داده است (یا پدیدآورندة اثر اقتباسی)؛
      3- پدیدآورندة دیالوگها؛
      4- پدیدآورندة آهنگهای با کلام یا بدون کلام که صرفاً برای این اثر ساخته شده اند؛
      5- کارگردان". (قانون مالکیت فکری فرانسه و آلمان، همان، ص 34).
             همانطور که مشاهده می گردد، گروهي از افراد دخيل در خلق اثر سينمايي توسط مقنن اين كشور پديدآورنده فرض گرديده اند، مگر اين كه خلاف آن ثابت گردد، مانند كارگردان، فيلمنامه نويس و مكالمه نويس. گروه ديگري چون فيلمبردار، چهره پرداز و ... كه ادعا دارند پديدآورنده مي باشند، مي توانند ثابت نمايند كه در خلق اثر نقش فعال و مهمي داشته و پديدآورنده مي باشند. (عليرضا نورورزي، همان، ص 89).
              در بند دوم همین ماده، پدیدآورندۀ اثر اقتباسی نیز پدیدآورندۀ مشترک اثر سمعی_ بصری شناخته شده است، هر چند در خلق اثر جدید مستقیماً نقش نداشته باشد. بنابراین مشاهده می گردد که روش مقنن فرانسوی، برخلاف قانون ایران که صراحتی در این مورد ندارد و همچنین تضاد ما بین عرفی که در این زمینه جاری است با تعریف اثر مشترک، قابل تأیید می باشد، زیرا با توجه به تعریف اثر مشترک، چند شخص خاص را پدیدآورنده اثر سمعی_ بصری یا سینمایی شناخته است. این امر سبب می شود که در شرایط معمولی، این افراد از اثبات پدیدآورنده بودن خویش بی نیاز باشند و بدین ترتیب، در انعقاد قرارداد تهيه اثر سمعی_ بصری نیز اقامه دعوی و بهره مندی از حقوق پدیدآورنده تسهیل گردد. از سوی دیگر، "این شیوة انعطاف پذیر امکان اثبات خلاف پدیدآورنده بودن افراد فوق الذکر را از بین نمی برد. بر این اساس، چه بسا کسی که به عنوان کارگردان پدیدآورنده محسوب شده است، با اقامه دعوی از سوی شخص یا اشخاص ذی نفع این خصیصه را از دست بدهد". (پژمان محمدی، همان، ص 386).
             در برخي موارد، اثر سينمايي، در نتيجه سفارش يك شخص حقيقي يا حقوقي تهيه و توليد مي گردد كه اين رويه در سينما بسيار معمول است. در اين مورد، به موجب مادۀ 13 قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان، حقوق مادي اثر متعلق به سفارش دهنده مي باشد و البته در این حالت، به نظر می رسد که این دارنده حق است که باید مشخص گردد. (احسان مظفری، 84-1383، ص 94) در اين حالت، تهيه كننده عمدتاً به عنوان ناظر و مدير هزينه ها و عهده دار امور تداركات فعاليت مي نمايد و در قراردادهاي همكاري با ساير عوامل فيلم، حقوق فيلم را براي سفارش دهنده محفوظ مي دارد .

       


      نتیجه گیری
              آثار سينمائي داراي خصوصياتي هستند كه با ساير آثار ادبي و هنري تفاوت دارند. از يك سو همين ماهيت پيچيدۀ آنها از لحاظ تعداد دست اندركاران گوناگون و همچنين تعيين پديدآورندۀ اصلي و پديدآورندگان آثار مرتبط با اين اثر ايجاب مي نمايد تا نظام حمايتي ويژه اي داشته باشند و از سوي ديگر با توجه به سهم عمده اي كه در توليد و اشاعه هنر و جذب مخاطبين و همچنين درآمدزائي براي گروههاي عديده اي، از تهيه و توليدكنندگان تا بازيگران و مؤسسات فرهنگي و ساير دست اندركاران دارا مي باشند، بايد حقوق تمامي دست اندركاران تهيه و توليد آنان در نهايت امنيت و آسايش فراهم گردد تا دغدغه تجاوز و تعدي از ذهن پديدآورندگان آن از بين رفته و با كمال آرامش و اطمينان به تهيه و ساخت اين آثار هنري ارزشمند مشغول باشند و از سوي ديگر، افراد سودجو و سوداگري كه به منظور تأمين منافع خود در كمين نشسته و حقوق پديدآورندگان آثار سينمائي را مورد تجاوز و تعدي قرار مي دهند، با وجود قوانين كارآمد و محكم، اجازۀ انجام چنين اعمالي را به خود ندهند.
             اما متأسفانه، هنوز چنين نظام حمايتي در كشور ما تأسيس نشده و قوانين كامل و مصرحي در زمينه حمايت از آثار سينمائي تدوين و تصويب نگرديده است. به منظور حمايت از اين آثار در حقوق ايران، تنها قانوني كه مي توان از بررسي در مواد آن به حمايت از آثار سينمائي پي برد، همانطور كه ذكر گرديد، قانون حمايت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان مي باشد. اين قانون در خصوص بسياري از موارد من جمله تعيين پديدآورندة كليت آثار سينمايي و مشخص نمودن ماهيت آثار سينمايي از حيث اينكه اثري است مركب، مشترك يا جمعي سكوت اختيار كرده است. اما با بررسیهایی که صورت گرفت، معلوم گردید آثار سینمایی، در دسته آثار مشترک جای می گیرند. همچنین در رابطه با پدیدآورندة آثار سینمایی، مفهوم حقوقی پدیدآورنده با توجه به معیارهایی که برای آن ذکر گردید، معنا پیدا نمی کند و ما با مالک یا صاحب حقوق این آثار مواجهیم.
             بنابراين ضروري است با وضع قوانين مناسب در زمينه سينما، با توجه به ماهيت خاص آثار سينمايي و مسائل ويژۀ مربوط به آن، در اصلاحاتي كه در آينده در قوانين مالكيت ادبي و هنري صورت مي گيرد، همانند كشورهاي فرانسه و آلمان، فصلي به طور ويژه به آثار سينمايي اختصاص يافته و مسائلي همچون تعيين پديدآورنده آثار سينمايي با توجه به معيارهاي حقوقي و همچنين مشخص نمودن ماهيت آثار سينمايي از اين حيث كه اثري است مركب، جمعي يا مشترك، مورد توجه قرار گيرد.
             عليرغم مطالب فوق و با وجود تمام كاستيهائي كه در زمينه قانونگذاري و حمايت از آثار سينمائي در ايران وجود دارد، مي توان گفت كه قانون حمايت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان بر الفباي حمايت از آثار سينمائي و موضوعاتی از جمله ماهیت آثار سینمایی و پدیدآورندة کلیت آن تا حدودی اشاره نموده و تا زمان تصويب يك قانون جامع در زمينه حمايت از آثار سينمايي، با بررسي در لابلاي مواد آن، مي توان حداقل حمايتهايي را براي آثار سينمايي و پديدآورندگان آن كشف نموده و با تطبيق با ساير قوانين و مقررات موجود در كشور، مسائل و مشکلات موجود در خصوص این آثار را حل و فصل نمود.   

       

      فهرست منابع

      1- آيتي، حميد، حقوق آفرينشهاي فكري با تأكيد بر حقوق آفرينشهاي ادبي و هنري، نشر حقوقدان، تهران، پاييز 1375.
      2- اسماعيل پور، مريم، "حقوق پديدآورندگان اثر سينمايي"، مجله حقوق و اجتماع، شماره 9، سال 1377.
      3- امامي، اسدالله، حقوق مالكيت معنوي، جلد اول، نشر ميزان، تهران، پاييز 1386.
      4- باود، گر، الفباي حقوق پديدآورنده، ترجمه غلامرضا لايقي، انتشارات مؤسسه خانه كتاب، بهمن 1380.
      5- جعفري لنگرودي، محمد جعفر، ترمينولوژي حقوق، انتشارات گنج دانش، چاپ دهم، تهران، سال1378.
      6- زركلام، ستار، حقوق مالكيت ادبي و هنري، انتشارات سمت، تهران، بهار 1387.
      7- سلطاني، مصطفي، "حمايت از آثار سينمايي در حقوق مالكيت فكري"، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه شهيد بهشتي، دانشكده حقوق، سال تحصيلي 1387.
      8- شايسته، شوكت، "حمايت از آثار سينمايي در ايران"، مجله كانون وكلاي دادگستري مركز، شماره 34-33، پاييز و زمستان 1387.
      9- شبيري زنجاني، حسن و همكاران، پيش نويس لايحه قانون جامع حقوق مالكيت ادبي و هنري و حقوق مرتبط، انتشارات دبيرخانه شوراي عالي اطلاع رساني، تهران، 1389.
      10- صفايي، سيد حسين و قاسم زاده، سيد مرتضي، حقوق مدني (اشخاص و محجورين)، انتشارات سمت، چاپ دوازدهم، تهران، سال 1385.
      11- عبادي، شيرين، حقوق حرفه و فن، (حقوق ادبي و هنري)، جلد 2، انتشارات چشمه، تهران، تابستان 1380.
      12- قانون مالكيت فكري فرانسه و آلمان، ترجمه ستار زركلام، انتشارات سازمان مديريت و برنامه ريزي، سال 1384.
      13- كلمبه، كلود، اصول بنيادين حقوق مؤلف و حقوق مجاور در جهان، ترجمه علي رضا محمد زاده وادقاني، نشر ميزان، زمستان 1385.
      14- كلو، باستين، مديريت توليد فيلم، ترجمه تقي عليقلي زاده، انتشارات بنياد سينمايي فارابي، زمستان 1377.
      15- محمدي، پ‍‍ژمان،، قراردادهاي حقوق مؤلف، نشر دادگستر، تهران، زمستان 1386.      
      16- مظفري، احسان، "شرايط حمايت از حقوق پديدآورندگان آثار ادبي و هنري"، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز، دانشكده حقوق، سال تحصيلي 84-1383.
      17-  معين، محمد، فرهنگ فارسي، جلد اول و پنجم، انتشارات امير كبير، چاپ پنجم، تهران، سال 1362.
      18- مير حسيني، سيد حسن، فرهنگ حقوق مالكيت معنوي (حقوق مالكيت ادبي و هنري)، جلد دوم، نشر ميزان، تهران، پاييز 1385.
      19- نوروزي، عليرضا، حقوق مالكيت فكري (حق مؤلف و مالكيت صنعتي)، نشر چاپار، تهران، پاييز 1381.
       

      برگرفته از کتاب صد مقاله صد وکیل چاپ 1392

    نظر خود را ثبت کنید
    نام کاربر
    متن
       

    Design By Gitysoft