• مشاهده تمامی اخبار

  • اخبار صنفی

  • مشاهیر وکالت

  • مقالات

  • قرارداد حق الوکاله

  • تخلفات انتظامی

  • قوانین و مقررات جدید

  • نظریات مشورتی

  • مصوبات هیات مدیره

  • اخلاق حرفه ای

  • معرفی کتاب

  • چهره ها در عدلیه

  • نغز نامه

  • گوشه های تاریخ

  • همایش های حقوقی

  • فرهنگی و هنری

  • عکس هفته

  • لایحه جامع وکالت رسمی

  • آداب الدعوی -نوشته رحمان زارع

  • مشاهیر قضاوت

  • رقص آتش - نوشته رحمان زارع

  • مصاحبه ها

  • زنان و کودکان

  • حقوق بین الملل

  • حقوق و سینما

  •  
    • بررسی رویکرد حمایتی کانون وکلا

      محمد باقر میرسراجی وکیل دادگستری

      درج شده در نشریه سپهر عدالت شماره آبان ماه 1395

      بررسی رویکرد حمایتی کانون وکلا در بعد داخل صنفی ، وادعای برخورد نامناسب با وکلا،ازطریق کلی گوئی وبدون ارائه مصادیق وعلی الخصوص ، در غیبت آمار،بیشتر بعد تبلیغاتی را در ذهن متبادرکرده وبه نظر نمی رسد واقعیات را بیان داشته وبتواند اصل ادعا را دراین رابطه که علت العلل یا یکی از جهات قهر همکاران با کانون وکلا،مربوط به برخورد نامناسب همکاران من در دادسرا است را اثبات نماید.بنابراین بنده ضمن احترام به نظرحاضرین محترم دراین نشست، با اساس ادعا به شرح مطروحه توسط همکاران محترم ، جناب شیوائی وجناب حجتی ، موافق نیستم.

      به عنوان عضوی ازکانون وکلا که حدود 45 سال سابقه وکالت دارد و43 سال آن در خدمت خانه صنفی بوده ودر حدود 18 سال در مراجع انتظامی کانون وکلای مرکز، فعالیت داشته است،میتوانم مدعی شوم که هرگز در کانون وکلا، ودر مراجع انتظامی یا نظارتی آن ، در حد وضعیت حاضر ، رعایت همکاران نمی شده است وهرگز حتی با وجود برخورد نامناسب بعضی از بزرگان گذشته کانون    ، برخورد مزبور، باعث قهر همکاران با خانه صنفی نبوده است.این مطلب ، از همکارانی که بیش از بنده در کسوت وکالت و نیز همکاری وهمراهی با کانون بوده اند،قابل تحقیق است. منکر استثنائات نیستم ولی ازموارد جزئی احتمالی قاعده کلی استخراج نمیشود.

      در اظهارات همکاران محترم ، تعریضی نسبت به برخوردهای دادسرای انتظامی شده است .دررابطه با تاثیراین برخوردها ،در موضوع مربوط به قهر همکاران،این پرسش وجوددارد که مگرچنددرصد وکلا یا کارآموزان ، گرفتاردادسرا ودادگاه انتظامی میشوند که عملکرد برفرض نامناسب ارگانهای مزبور بتواند باعث قهر اکثریت وکلا با کانون شود؟!!!!!!!وچنددرصد اینان با برخورد بد همکاران دادسرای انتظامی مواجه شده اند؟. آیا میتوانیدآماری واقعی ارائه دهید وبرخورد نامناسب دادیاران دادسرارا مدلل کنید و بگوئید علت قهر اکثریت وکلا برخورد با این اقلیت است؟

      برفرض که بعضی از برخوردها با توجه به شرائط خاصی که خود موجب ایجاد این برخوردها است ، (ازجمله اعمال واقوال وکلای تحت تعقیب) نادرست باشد ، که هست ، باید بدنبال کشف ریشه ای این برخوردهای نادر برآمد وچاره یابی کرد که النادروکالمعدوم.

      طبیعت کاردادسرا موجب ناراحتی کسانی است که متخلفند وهیچ نظارت وپیگردی را پذیرا نیستندوقاعدتا اینان برخورد اصولی را

      هم برنمیتابند وبرای زیر سوال بردن عملکرد دادسرا به برخورد نامناسب متشبث میشوند،چراکه میدانند تکلیف تخلف آنان با دقت مشخص میشود وازاین تخلف قادر به دفاع نیستند.

      آقای دکتر حجتی فرمودند که روی کرد دادسرا اصولا روی کردی غیر حمایتی ومبتنی برتقابل محض وحفظ حقوق شکات انتظامی وورود به موضوعاتی است که اگرچه شاکی انتظامی ورودی به آن نداشته اما دادسرا به آن ورود کرده ویا شاکی انتظامی را دلالت برطرح شکایت میکند.اولا این مطلب بااین کلیت اساسا تکذیب میشودوثانیا این داوری نتیجه عدم اطلاع واشراف به مقررات قانونی است .ماده 13 لایحه استقلال چنین میگوید"دادسرای انتظامی مرجع رسیدگی به تخلفات وکلا است.......دادسرای انتظامی پس از رسیدگی به تخلفات وشکایات ...."ازاین ماده به خوبی استنباط میشود که تکلیف دادسرا رسیدگی به دو موضوع شکایات وتخلفات است وصلاحیت دادسرا محدود به شکایات نیست.پس ورود به تخلفاتی که در شکوائیه شاکی به آن اشاره نشده،مچ گیری نبوده واجرای تکالیف قانونی دادسراست.گذشته ازآن شاکی فردی است فاقد اطلاعات قانونی،ولی،وکیل قاعدتا در این امور متخصص است.ضرورت حفظ حقوق مردم در قبال اعمال ناهنجار معدودی از وکلا که به نظر بنده از وظایف اصلی دادسراست ،ایجاب میکند که بی اطلاعی شاکی یا شاکیه وعدم توجه او به تخلفات وکیل ،باعث تضییع حقوق اووفرار متخلف از مجازاتهای قانونی وموجب تشویق خطاکار به تکرارعمل نشود.گفتنی است که این نوع ورود به تخلفات،در حال حاضر ندرتا ،فقط در مورد کسانی اعمال میشود که یا متخلف به عادت هستند ویا صادقانه با دادیار ودادسرا ، در کشف حقیقت همراهی نمیکنند ومتاسفانه از شگردهای خاصی برای گمراه نمودن دادیاران وعدم اجرای مقررات در مورد خود ، استفاده مینمایند.این راهم بگویم که اصرار به ورود به مطلق تخلفات از ناحیه دادستان است وتا وقتی بنده عهده دار این سمت هستم این روال ادامه خواهد یافت.

      نگاهی به تبلیغات و فعالیت های بعضی از وکلا در انتخابات این دوره هیات مدیره ، در فضای مجازی بیاندازید که چگونه به ارکان کانون وکلا که منتخب اکثریت جامعه وکالت بودند توهین کردند وبه آبروی صنف وکالت با ادبیات خاص خود زدندوبه لحاظ سکوت توهین شوندگان از تعقیب ومجازات مصون ماندند.اگر اینان وافرادی ازاین قبیل تعقیب شوند، طبیعی است که مدعی برخورد نامناسب دادسرا باشند.

      در رایطه با عدم پذیرش شکوائیه های متضمن توهین ، نیز پاسخ آن است که با عنایت به ماده 61 آئین نامه لایحه استقلال ، اصولا دادسرا مجاز به حک واصلاح شکایات نیست،منتها تمشیت این مهم از نظر دادسرای فعلی، مغفول نمانده وازدادیاران محترمی که مسئول بررسی مقدماتی شکایات،هستند ، خواسته شده است ،  در حدود اختیارات قانونی از پذیرش این نوع شکایات خودداری نموده ویا شکایت کننده به حذف توهین ها از شکوائیه ، ترغیب شود.بدیهی است در صورت اصرار صاحب شکایت ، دادسرا مجاز به عدم پذیرش شکوائیه نمیباشد.فرمی هم تهیه شده که درصورت تائید نهائی ، تلاش میشود ازاین فرم در ثبت شکایات استفاده شود.

      در رابطه باعملکردحمایتی دادسرا باید به چندمطلب هم اشاره شود، یکی تشکیل اتاق سازشی است که به تصدی یک نفر از همکاران علاقمند وسخت کوش ،امر اصلاح ذات البین شاکی وطرف شکایت،علی الخصوص وقتی که هر دوطرف وکیل باشند،به عهده  ایشان محول گردیده وتاکنون نتیجه قابل قبولی داشته است ودیگری چشم پوشی از بعضی از تخلفاتی است که به حقوق اشخاص ثالث ، لطمه ای نمیزند. وبالاخره این که ، از آن جائی که غالب برخوردهای بسیار استثنائی ناشی از تقابل ورویاروئی دادیار وطرف شکایت است در صددیم تا با توسعه ارتباطات الکترونیکی ، ترتیبی داده شود تا ارتباطات وبررسی ها به شکایات علیه وکلا ،ازطریق رایانه انجام شده تا از حجم این نوع تقابلات کاسته شود.

      همکاران محترم ، فعالیت دردادسرا ، مقتضیات خاصی دارد .مراجعه به این مرجع خود به خود تنش آفرین است ونمیتوان ازدادسرا همان انتظاری را داشت که از نهادهای حمایتی ، مورد نظر است.ما در دادسرا برای خود دووظیفه شاخص در نظر گرفته ایم ، حفظ حقوق عامه در قبال وکلا ئی که تخلف میکنند وحمایت از همکارانی که بدون جهت درگیر شکایات ساختگی شده اند.دراجرای این هر دو  وظیفه، همکاران من در دادسرای انتظامی ، از حداکثر برباری وتحمل وادب استفاده میکنند ، به نوعی که ، تاکنون عملکرد آنان مواجه با اخطار یا تذکر من یا ارکان محترم کانون نبوده است.

      ارا ئه واتکا به آمار دقیق در مورد ادعاهای عنوان شده در نظرات آقای دکترحجتی ونیز آسیب شناسی متقن ومحکم مطالب مورد نظر ایشان ویا تدوین منشوری در جهت تکریم همکاران وکیل ، البته کار نیکو وحسنه ای است  ولی از آنها مهمتر پرداختن به تربیت و هدایت نسلی است که شخصا ازارتکاب تخلف وضربه زدن به شان وآبروی کانون ویا قاطبه وکلا،امتناع کنند تا تحت تعقیب دادسرا قرارنگیرند ودر کنار آن البته ، تقویت ملکه صبر وتحمل ومتانت وادب در همکارانی است که عهده دار این مسئولیت میشوندتا حتی موارد استثنائی ونادر که گاهی هم گریز ناپذیر است ، ( نگاه کنید به بی احترامی ها وبرخوردهای موهن وتاسف آور بعضی از همکاران به عناصر دادسرا ودادگاه وحتی نیابت ریاست محترم کانون وکلادراین یکی دو ماهه اخیر) حادث نگردد.ازنظربنده به عنوان مسئول دادسرای انتظامی کانون وکلای مرکز، در دادیاران فعلی آفتی که موجب قهر همکاران با کانون باشد وجود ندارد وفعالیت همکاران موجود باصبر وتحمل وبردباری وادب ، در عین حفظ اقتدار دادسرا ی انتظامی، عجین است.

       

       

       

       

    نظر خود را ثبت کنید
    نام کاربر
    متن
       

    Design By Gitysoft