آرمان محموديان
با پديد آمدن جوامع انساني و پيدايش مخاطرات حقوقي-كيفري انسانها، نهادي براي قضاوت در بين افراد و تنظيم روابط انساني ايجاد شد. نهادي كه بعدها نام دادگستري را به خود گرفت. با پيدايش دادگستري و نقش قدرت كلام و استدلال در آن، طرفين دعوا براي پيروز آمدن از مهلكه به استخدام كساني روي بردند كه از آنها دفاع كنند؛ مدافعاني كه بعدها نام وكيل را به خود گرفتند. طبقه وكلا همچون هر صنف ديگري براي تنظيم امور خود و حمايت از صنف خود دست به ايجاد جامعه متحدالشكلي زد كه امروز نام كانون وكلا را بر آن گزيدهاند. وكلاي دادگستري هر حوزه قضايي درون نهادي صنفي گرد هم آمده تا مقررات حاكم بر حرفه خود را در چارچوب قوانين و آييننامههاي دولتي قابل اجرا تنظيم كرده و خود بر اجراي صحيح آن نظارت كرده و به طور همبسته از حقوق صنفي خود در مقابل هرگونه تعرضي از خارج دفاع كنند. اين نهاد صنفي كانون وكلاي دادگستري نام دارد و داراي شخصيتي حقوقي است كه نقش حامي حقوق و ناظر بر اجراي تعهدات دستهجمعي وكلاي عضو آن را داشته و به عنوان سخنگوي رسمي اين صنف اقدام ميكند. انگيزه اصلي ايجاد كانون وكلا، حمايت از حقوق و مقام وكلاي دادگستري، چه به طور انفرادي و چه جمعي بوده است. با توجه به نقش مفيد و در عين حال حساس اين حرفه در جامعهيي كه عدالت و آزاديهاي فردي و اجتماعي را سرلوحه خود قرار داده است، اهميت نقش كانون وكلا در اين كشور به خوبي نمايان ميشود. بيجهت نيست كه هر كجا آزاديهاي فردي و اجتماعي از سوي مقامات حاكم محدود يا لغو شده است، فعاليت و حتي موجوديت كانون وكلا زير سوال رفته تا فعاليت وكلاي دادگستري تحت نظر و كنترل اين مقامات درآيد. بنابراين ميتوان بدون اغراق بيان داشت كه ميزان حمايت كانون وكلا از اعضاي خود نشاندهنده موثر بودن نقش وكلاي دادگستري در يك جامعه و همچنين حدودي كه در آن براي آزادي و عدالت تعيين شده است. به دنبال اهميت اين نهاد در برقراري توازن قدرت بين دولت-ملت در كشورهاي مختلف با توجه به قدمت و جايگاه مردمسالاري در نظام سياسي آنها، كانون وكلا از اقتدار و استقلال بيشتري برخوردار است كه در اين ياداشت سعي شده، پيرامون نهاد وكالت در دو كشور دموكراتيك پيرو حقوق رومي-ژرمني توضيحات مختصري داده شود.
نهاد وكالت در آلمان
كانون وكلاي آلمان نماينده اقتصادي، سياسي و منافع حرفهيي وكلاي دادگستري در جامعه، دولت و قلمرو سياست است. كانون وكلاي محلي يك تشكل صنفي مستقل حرفه وكالت در آلمان است كه به صورت دمكراتيك و عضويت داوطلبانه تشكيل ميشود. ??? كانون وكلاي محلي تشكيلدهنده كانون وكلاي آلمان هستند، هر وكيل دادگستري ممكن است عضو كانون وكلاي محلي باشد و عضويت در كانون وكلاي محلي برخلاف عضويت كانون وكلاي منطقهيي كه اجباري است اختياري و داوطلبانه است. هر كانون وكلاي محلي خود هياتمديرهاش را تعيين ميكند.
در آلمان، شغل وكالت دادگستري و جايگاه آن در دولت و جامعه در قانون اساسي ذكر و تضمين شده و به طور جامع به وسيله قانون فدرال (قانون مجلس) وضع شده است. قانون وكالت آلمان قانوني است كه توسط مجلس وضع شده و شغل وكالت را يك شغل آزاد و مستقل ميداند كه كاملا از نفوذ دولت در انجام وظايفشان مستقل است.
از سال????، يك سازمان ويژه متشكل از وكلاي دادگستري به نام«هيات قانونگذاري» (ماده???قانون وكالت آلمان) كه به وسيله يك انتخابات دمكراتيك تشكيل ميشود مجاز شد تا مقررات قانوني را براي حرفه وكالت تعيين كند. اين اختيار محدود لوايح پيشنهادي در هيات قانونگذاري بايد توسط اكثريت تصويب شود.
در جمهوري فدرال آلمان ?? كانون وكلاي منطقهيي وجود دارد. كانونهاي وكلاي منطقهيي شخصيت حقوق عمومي هستند. هر شخصي كه وكيل دادگستري ميشود الزاما عضو كانون وكلاي منطقهيي است. اعضاي كانون وكلاي منطقهيي ارگانهاي كانون وكلا را انتخاب ميكنند و همچنين مقررات قانوني درونسازماني و مصوبات را وضع ميكند و اقدامات اجرايي لازم را انجام ميدهد و در اين راستا آنها بودجه مستقل خود را دارند و حق دارند حق عضويت وكلا را دريافت كنند. كانون وكلاي محلي از طريق سطح فدرال در 28 كانون وكلاي فدرال آلمان به هم پيوسته شدهاند و در آن عضويت اجباري دارند. كانون وكلاي فدرال حق ندارد كه حق عضويت بگيرد و از طريق وجوه كانونهاي وكلاي محلي تامين مالي ميشود.
نمايندگي اقتصادي و سياسي و منافع حرفهيي وكلا در جامعه و دولت و در قلمرو سياست در حيطه وظايف كانون وكلاي فدرال و كانونهاي وكلاي محلي است. كانونهاي وكلاي محلي مسوول تصويب مصوبات كانون وكلاي آلمان در جلسات اعضاست و هر كدام نسبت به تعداد اعضاي خود حق راي دارند. جلسه اعضاي كانون وكلاي آلمان، هياتمديره را تعيين ميكند و حسابهاي سالانه و مبالغ حق عضويتها را تعيين ميكند و بالاترين مرجع تصميمگيرنده كانون است.
هياتمديره كانون وكلاي آلمان مسوول هر امري است كه مربوط به كانون است؛ جز آنهايي كه در صلاحيت جلسه اعضا يا ارگانهاي ديگر كانون است. هياتمديره ممكن است وظايف اضافي (ديگري) را به رييس يا هيات رييسه منتقل كند. رييس كانون، نماينده كانون و ادارهكننده روز به روز اوضاع كانون است.رييس، رياست جلسه اعضا و هيات رييسه را برعهده دارد و درباره تمام موضوعات اتخاذ تصميم ميكند. هيات رييسه اموال كانون و امور مالي و سرمايهگذاري را اداره و جلسات هياتمديره را تعيين و آماده ميكند.اداره مالي كانون وكلاي آلمان توسط حق عضويتهاي كانونهاي وكلاي محلي كه بايد به واسطه عضويتشان در كانون وكلاي آلمان بپردازند.
روزنامه اعتماد 30/7/91